A girl with NO past!

اینجا می نویسیم چون دلمان تنگ است...یک اسم تمام هویت ما نیست!

A girl with NO past!

اینجا می نویسیم چون دلمان تنگ است...یک اسم تمام هویت ما نیست!

این فاصله ها را بشکاف و از نو بباف...


تو آنقَدَر از من دوری

آنقَدَر این فاصله ها را به هم دوختی

حواست نیست، زمین گرد است

سرم را که بر می گردانم، همین پُشتی


حالا تو هِی فاصله ها را به هم بچسبان تا دورتر شوی

بگو چند بارِ دیگر باید از من رد شوی

تا که باور کنی

در این حلقه ما بی خود از هم در پیِ  راهِ فراریم...


نظرات 3 + ارسال نظر
حسین پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:37 ب.ظ http://ho3yn.ir

نوشته ی تیتر وبلاگت
خیلی زیباس
خیلی به دلم نیشست
خیلی

محجوبه یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:19 ق.ظ

یا نور
سلام مینای گلم
شعر خیلی قشنگی بود !
مینای من !! چرا اینقد تاریکه وبت دلم گرفت . من همیشه اینجام روشنش کن تا همو ببینیم .

محجوبم حضورت روشنایی اینجاست...
همیشه منتظرتم

ایرج جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 ب.ظ http://yadamkoniraj.blogsky.com/

سلام
خدمت رسیدم

بلاگتون قشنگه
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد