A girl with NO past!

اینجا می نویسیم چون دلمان تنگ است...یک اسم تمام هویت ما نیست!

A girl with NO past!

اینجا می نویسیم چون دلمان تنگ است...یک اسم تمام هویت ما نیست!

سخت است عادت ها را زمین گذاشتن ولی کنجِ خاطرمان دارد خاک می گیرد


نباید ناله کرد ولی

ما درد داریم

و درد داشتن خیلی درد دارد...


چیزی شبیهِ جویده شدنِ استخوان هایمان

یا نفسی که میرود ولی دیگر نمی آید...


گشتن به دنبالِ سنگ های ترازوی عدالت کاریست بیهوده،

بیا آرام تر سکوت کنیم...


دوست داریم خیال کنیم خدایی هست که حواسش هست!



نظرات 3 + ارسال نظر
یاسین جمعه 13 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ب.ظ http://www.sooryas.blogsky.com

درد ، داشتنش درد دارد
و همدرد ، نداشتنش...
==
تشکر از خضورت

رامین شنبه 14 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ق.ظ http://madlen.blogsky.com

فقط توی تصور میشه حسش کرد و فکر میکنی هست . ولی وقتی به جایی میرسی که واقعا بهش نیاز داری پشتت رو خالی میکنه

[ بدون نام ] یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:13 ق.ظ

خدایی هست ولی حواسش به ما نیست!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد